دوستی دختروپسردردانشگاهها
توجه شما دانشجوى گرامى به مسائل فرهنگى و اجتماعى جامعه، به خصوص لزوم رعايت ارزشها و هنجارهاى دينى و اخلاقى در محيط دانشگاه و احساس مسؤوليتتان در برابر برخى نابهنجارى ها، قابل تقدير و تحسين است. در اين نامه سه پرسش اصلى به چشم مى خورد: 1. آيا صرف دوست داشتن دختر و پسر آنها را محرم مى كند؟ 2. روابط ناپسند دختر و پسر در دانشگاهها ناشى از چيست و چرا گسترش يافته است؟ 3. وظيفه و مسؤوليت ما در اين موقعيت چيست و چه بايد كرد؟ در پاسخ سؤال اول بايد ياد آور شد آنچه سبب ايجاد پيوند زناشويى مى شود، خواندن صيغه عقد از سوى زن و مرد يا وكلاى آنها و با اجازه اولياى آنها و حفظ شرايط آن است؛ در غير اين صورت، سببى براى ايجاد زوجيت و محرميت زناشويى وجود ندارد. صرف دوست داشتن متقابل دو نفر، مجوزى براى محرم شدن آنها نيست. معمولاً دوستى هاى قبل از ازدواج براى كاميابى هاى جنسى و در اثر غلبه شهوات صورت مى گيرد؛ نخستين چيزى كه در اين گونه روابط از دست مى رود گوهر ارزشمند عفاف و پاكى است و بايد از چنين روابطى كه بدون هيچگونه عقد رسمى يا صيغه و بدون اطلاع خانوادهها به بهانه شناخت بيشتر صورت مى گيرد، جداً پرهيز كرد. بنابراين، پاسخ سؤال اول منفى است. در پاسخ به سؤال دوم به عواملى چند مى توان اشاره كرد: 1. عدم ارضاى صحيح غريزه جنسى بى ترديد ايام جوانى، ايام بيدارى غريزه جنسى و گرايش به جنس مخالف است. در اين ايام شوق جنسى و احساسات بر روان آدمى سايه مى افكند؛ ناخودآگاه رفتار، سخن و نگاه جوان را تحت تأثير قرار مى دهد و سبب تحريك پذيرى وى در برخورد با جنس مخالف مى شود. طبيعى است اين نياز درونى بايد به طور صحيح و مطلوب ارضا و تأمين شود. راه قابل قبول آن نيز ازدواج است؛ ولى متأسفانه به دلايل مختلف فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى - نظير بالا رفتن سطح انتظارت و توقعات خانوادهها و توجه به برخى تشريفات غير لازم، معضل اشتغال و آينده شغلى جوانان، ادامه تحصيل آنها و عدم وجود امكانات و شرايط مالى مناسب برخى خانوادهها - سن ازدواج دختران و پسران افزايش يافته و در نتيجه ارضا و تأمين عاقلانه و صحيح اين غريزه سركش، به خصوص در دوران جوانى، به انحراف كشيده شده است. بنابراين، اين گونه رفتارهاى نابهنجار در جامعه دينى و سنتى ما روبه فزونى است و اگر نگوييم به يك بحران اجتماعى تبديل شده دست كم مى توان آن را يك معضل اجتماعى ناميد. متأسفانه نظام اجتماعى ما تا كنون نتوانسته با فراهم كردن زمينه ازدواج جوانان از گسترش اين رفتارهاى نادرست پيشگيرى كند. 2. احساس نياز به محبت در اين سنين جوانان خواهان روابط دوستانه و هم سخن شدن با يكديگرند. اريكسون، يكى از روانشناسان غرب، مىگويد: جوان در اين مرحله مىخواهد روابط دوستانه نزديكى با ديگران پيدا كند؛ ارزشمندترين و مهمترين هستى و دارايى اش را به فردى ديگر هديه دهد؛ در پى يافتن هويتى جديد است و گمان مى كند خانواده و والدينش نمى توانند از وى حمايت كنند. بنابراين، اگر اين نياز در محيط خانوادگى به خوبى تأمين نشود يا لطمه بيند و مخدوش شود، نياز به محبت و ابراز محبت و برقرارى ارتباط دوستانهاش دچار اختلاف خواهد شد؛ به عبارت ديگر، دختر و پسرى كه عواطف و احساساتشان در درون خانواده ارضا نشود و در جمع خانوادگى احساس غربت و تنهايى كنند، در فضاى باز و آزاد جامعه طعمه افراد فرصت طلب و سودجو مى شوند؛ به راحتى در دام افراد شياد مى افتند يا حداقل ميل متقابل آنها و جنس مخالف سبب مى شود آنها به بهانههاى مختلف از قبيل آشنايى براى ازدواج و تبادل نظر درباره مسائل علمى و درسى آگاهانه يا ناخودآگاه در جهت تأمين و ارضاى اين نيازشان گام بردارند؛ البته با روشى غلط و غير قابل قبول كه مشاهدهاش شما را مى رنجاند. 3. الگو گرفتن از منابع غير خودى متأسفانه بخش قابل توجهى از جوانان ما ارزشها و هنجارهاى اجتماعى خود را از محيطهاى غير خودى و غير اصيل جوامع ديگر مى گيرند. بى ترديد گسترش ارتباطات اجتماعى و توسعه آن و نيز گسترش و توسعه تكنولوژى و وسائل ارتباط جمعى و «پديده جهانى شدن در همه عرصه هاى فرهنگى، اجتماعى، سياسى و...» در اين خودباختگى و روى آوردن به فرهنگ بيگانه نقش اساسى دارد. اين امور سبب مى شود جوانان فرهنگها و ارزشهاى ديگر جوامع را الگو قرار دهند و به گمان اين كه اين گونه روابط عامل رشد و نشانه كمال و جرأت و وسيله ابراز شخصيت است، به آن روى آورند. در اين ميان، مسأله رقابت جوانان و به رخ كشيدن خود براى همسالان نقشى عمده ايفا ميكند. برخى براى اين كه در جمع دوستان مورد تحسين قرار گيرند و يا دست كم بى عرضه و بى جرأت خوانده نشوند، به دنبال دوست پسر يا دوست دختر مى گردند و با آن كه به خوبى از عواقب سوء اين كارها آگاهند، از آن دست نمى كشند. اما در پاسخ به سؤال سوم شما و اين كه در وضعيت حاضر، در برابر چنين معضل اجتماعى چه بايد كرد؟ به نظر مى رسد بايد متناسب باعلل به وجود آورنده و عوامل گسترش دهنده اين مشكل اقداماتى درخور انجام داد. بخشى از اقدامات سودمند در اين مسأله عبارت است از: الف) ارضاى صحيح و مشروع اين غريزه معقولترين راه براى نجات يافتن از اين گونه رفتارهاى نابهنجار يا كجروانه است. ويل دورانت، دانشمند معروف مغرب زمين، درباره ازدواج مى نويسد: اگر راهى پيدا شود كه ازدواج در سالهاى طبيعى انجام گيرد، بيمارى هاى روانى و انحرافات جنسى كه زندگى را لكه دار كرده است تا نصف تقليل خواهد يافت. شايد به همين جهت است كه در آموزههاى دينى مان تسريع در ازدواج فرزندان و جوانان مورد تأكيد قرار گرفته است. اين دستورها و تشويقها گوياى آن است كه مى توان با ازدواج از بسيارى انحرافات اخلاقى و جنسى و روابط ناسالم و غير مشروع دو جنس پيشگيرى كرد. البته اين موضوع به تلاش همگانى خانواده ها و مسؤولان و اصلاح نگرشها و آداب و رسوم نادرست و فراهم كردن تسهيلات و امكانات ازدواج بستگى دارد و همه افراد، خانواده ها و حكومت وظيفه دارند در مسير تحقق مقدمات ازدواج جوانان بكوشند. ب) تحكيم روابط خانوادگى و ايجاد فضاى عاطفى مثبت بين والدين و فرزندان و افزايش رابطه صميمانه و نزديك بين اعضاى خانواده عامل پيشگيرانه ديگرى است كه مى تواند در ايجاد احساس امنيت و آرامش و تأمين نياز عاطفى نقش مؤثرى داشته باشد. زيرا وقتى جوانان در خانه با محبت و توجه كافى روبهرو نشوند، اين محبت و رابطه عاطفى را در بيرون خانه جست و جو مى كنند و متناسب با دوران بلوغ و اوجگيرى احساسات غريزى، رابطه خود را با جنس مخالف توسعه مى دهند. بنابراين، نياز به محبت در دوره جوانى را بايد با گسترش روابط عاطفى خانوادگى و نيز گسترش رابطه صميمانه و دوستانه بين همسالان هم جنس تأمين كرد و بإ؛ئئ يافتن دوستان مناسب و ايجاد ارتباطات گرم و عاطفى و انجام برخى فعاليتهاى دسته جمعى به اين نياز درونى پاسخ مثبت داد. ج) خود كنترلى خود كنترلى مى تواند جوانان جوياى رشد و كمال و عفت و پاكى همچون شما را در اين فضاى آلوده حفظ كند. با كنترل چشم، گوش و ديگر حواس و نيز كنترل افكارى كه در اين زمينه شكل مى گيرد، مى توان از تأثير گذارى روابط ناسالم ديگران تا حدود زيادى جلوگيرى كرد. مطمئناً هر چه بيشتر ذهن و حواس خود را در اين زمينه مشغول سازيم، بيشتر تأثيرپذير خواهيم بود. پس بهتراست اوقات فراغت خودرا با برنامه ريزى صحيح پركنيد و با پرهيز از بيكارى و تنهايى و توجه به اين صحنه ها، به وظيفه اصلى و مهم دوران دانشجويى كه همان تحصيل علم است، بپردازيد. در پايان بايد يادآور شد، برخى از عزيزان و جوانان از اشتباه بودن يا عدم مشروعيت بعضى ارتباطهاى خود آگاهى ندارند. برخورد روشنگرانه و با عاطفه ما مىتواند به اصلاح و تغيير رفتار آنها انجامد. قطعاً حسن سلوك و رفتار شما در بيان اين موضوع به آنها نقشى تعيين كننده دارد. كتاب، «جوانان و روابط»، نوشته ابوالقاسم مقيمى حاجى از انتشارات مركز مطالعات و پژوهشهاى فرهنگى حوزه علميه قم مى تواند را هنماى خوبى در اين زمينه باشد. كتاب ديگرى كه در اين زمينه سودمند مى نمايد، «تحليل تربيتى بر روابط دختر و پسر در ايران»، نوشته على اصغر احمدى است كه به وسيله سازمان انجمن اوليا و مربيان منتشر شده است
برگرفته از: خبرگزاری البرز